من

و...

من

و...

دلم واسه خونه خودمون تنگ شده

یادش بخیر،صبح ها که بیدار میشدم بابای خوبم چایی رو دم کرده بود میز رو چیده بود

واسه همه نون رد میاورد از فریزر،صبحانه محبوب هر کسی رو آماده میکرد

خودش که اولین نفر صبحونه میخورد

ظهر که میومد خونه لای سفره رو نگاه میکرد ببینه نو ن مونده یا نه

اگه تیکه نون هر کی می موند باید میرفت جواب پس میداد که چرا نخورده

قدر اونروزا رو الان که تنها شدم میفهمم

وقتی با شکم خالی میام سر کار و بخاطر گشنگی از حال میرم

واقعا یادش بخیر،وقتهایی که مدرسه میرفتم

هر روز صبح که از خواب پا میشدم حتی بابا جونم برام لقمه درست میکرد که دیرم نشه

بعدش برامون ساندویچ درست میکرد که با خودمون ببریم تو مدرسه بخوریم

یه بار یادمه ساندویچمو جا گذاشتم  رسیده بودم سر کوچه منتظر سرویس مدرسه بودم

دیدم بابام با عجله بدو بدو پشت سرم  اومده ساندویچم رو بهم برسونه

خیلی روزای خوبی بود حیف که اونموقعها همش غرغر میکردیم که بابا ول کن دیگه حالا یه چیزی میخوریم

بابای خوبم همش تو زندگیت فقط به فکر ما بودی


دیروز تولدم بود،خیلی پیام تبریک دریافت کردم،برعکس پارسال که بیشترین پیامهارو تو یسبوک دریافت کردم دوستان لطف کردن تو تلگرام کلی پیام  تبریک برام گذاشتن خیلیهاشون برام آرزوی 120 سال زندگی کردن.منکه خودم اصلا حوصله زندگی رو ندارم 120 سال  بخواای زنده باشی خیلی ستمه

بهر حال حس خوبی بود وقتی این همه دوست داری که انگار براشون مهمی

اما نکته اینجاس همه شون مجازی اند تو دنیای واقعی هیچکس انگار یادش نبود.

منو این دنیای مجازی خیلی باهم مچیم .

این هفته در کامل ناباوری یه اسباب کشی افتاد رو دوشم.اگه دو روز قبل بهم میگفتن دو روز دیگه بیشتر تو این  خونه نیستی اصلا نمیتونستم باور کنم. اما این هفته اونقدر زنگیم  بالا و پایین شد که فهمیدم همیشه باید منتظر هر اتفاقی بود.جمعه صبح که چشمامو باز کردم و از خواب بیدار شدم اصلا  فکرش رو هم نمیکردم صبحی که به این خوبی شروع شده  تو روزی که اینقدر خوب و عالیه، شبش قرار باشه از شدت غم و ناراحتی و استرس  با چشمای پر اشک خوابم ببره...

زندگی تو این چند روز  درسهای بزرگی بهم داد،با ناشکیبایی نمیشه کاری رو از پیش برد،با عصبانیت نمیشه با کسی صحبت کرد

زندگی تو این چند روز چند سال پیرم کرد،زندگی بهم نشون داد بیش از اونچیزی که فکرش رو میکردم بی ارزشه

تنها چیزی که تو این دنیا ارزش داره  آرامشه

وقتی قلبابون آرومه و آرامش داریم بهترین حس دنیاس،ارزش این  احساس خوب رو وقتی درک کردم که از دست دادمش وقتی واسه یه لحظه آرامش داشتن تمام وجودم میلرزدید ،قدر لحظه هایی که قلبم آروم بود رو بهتر میفهمیدم

بودن در کنار کسانی که دوستشون دارم بهم آرامشی بی مثال میده

خدای مهربون من ،هیچ وقت قلب های مارا بی قرار نکن

ما را غرق آرامش  کن همان آرامشی که در زمان صدا زدن نام نیکویت همیشه نصیبمان کردی.


تظاهر کردن به چیزی که نداری خیلی سخته خیلی

شاید زیادی امیدوار بودم

به اینکه بالاخره یه روزی همه چیز درست میشه

اما دیگه فایده ای نداره

منو این کاغذها

منو این دیوارها

منو این دلشوره ها

کاملا فهمیدیم

همینه همه آنچه که قرار اتفاق بیفته



بعضیا خی

آدم برفی


درمن

آدم برفی ای ست

که عاشق آفتاب شده....

و این خلاصه ی همه داستان های عاشقانه جهان است...

دلم تنگه تنگه تنگه تنگته


با حس عجیبی ، با حال غریبی ، دلم تنگته

پر از عشق و عادت ، بدون حسادت ، دلم تنگته

گِله بی گلایه ، بدون کنایه ، دلم تنگته

پر از فکر رنگی ، یه جور قشنگی ، دلم تنگته

تو جایی که هیشکی واسه هیشکی نیست و همه دل پریشن

دلم تنگه تنگه  واسه خاطراتت  که کهنه نمیشن

دلم تنگه تنگه برای یه لحظه کنار تو بودن

یه شب شد هزار شب که خاموش  و خوابن چراغای روشن

منه دل شکسته، با این فکر خسته ، دلم تنگته
با چشمایِ نمناک ، تَر و ابری و پاک ، دلم تنگته
ببین که چه ساده، بدون اراده ، دلم تنگته
مثل این ترانه ، چقدر عاشقانه ، دلم تنگته
یه شب شد هزار شب ، که دل غنچه یِ ماه قرار بوده باشه
تو نیستی که دنیا به سازم نرقصه به کامم نباشه
چقدر منتظرشم که شاید از این عشق سراغی بگیری
کجا کی کدوم روز ، منو با تمام دلت می پذیری
منه دل شکسته، با این فکر خسته ، دلم تنگته
با چشمایِ نمناک ، تَر و ابری و پاک ، دلم تنگته
ببین که چه ساده ، بدون اراده ، دلم تنگته
مثل این ترانه ، چقدر عاشقانه ، دلم تنگته

خدایا امشب چقدرحالم بده, دارم چرند میگم نه'!؟

میشه چن لحظه فقط چند لحظه از اون بالا بیای پایین پیش من میخوام بغلم کنی ,میشه بغلم کنی ,اخه خیلی احساس تنهایی میکنم,دلم خیلی گرفته میشه بیای پیشم دستت رو بزار رو پیشونیم ببین تب کردم یانه؟پس من چمه چرا اینقدر حالم بده چرا اینقدر بی تابم اینقدر بی قرارم!'''

خدا بیاپیشم امشب احساس عجیبی بهت دارم

بیاپیشم اروم دم گوشم بگودوستم داری حتی اگه شده امشب به خاطر من دروغ بگو,یک بار هیچی نمیشه

بهم بگو دوستم داری تا بزار یکم اروم بگیرم